بیوگرافی محمد میرزاوندی

بیوگرافی محمد میرزاوندی همراه با جزئیات و حاشیه ها و عکس ها و تصاویر اینستاگرام
محمد میرزاوندی (زاده ۱۳۳۳در خرمآباد) خواننده موسیقی لری است.
زندگینامه محمد میرزاوندی
او از برگزیدگان جشنواره موسیقی فجر در بخش موسیقی فولکلوریک است. وی دارای مدرک لیسانس موسیقی از تالار وحدت تهران است. میرزاوند سالهای ۶۴-۶۵-۶۶ به عنوان خواننده برتر در جشنواره موسیقی فجر انتخاب شد. او کارمند بازنشسته اداره جهانگردی ایران است.
آغاز کار هنری
در دبیرستان با گروه تئاتر دبیرستان به سرپرستی حسین شیدایی-مسعود رایگان و محمد یگانه کار کرد و به عنوان خواننده گروه تئاتر فعالیت کرد. به دلیل عدم رضایت خانواده به دلایل مذهبی بودن در دوران پهلوی در زمینه خوانندگی بطور حرفهای فعالیت نکرد بعد از گذراندن خدمت سربازی لیسانس هنرش را از تالار وحدت تهران اخذ نمود.
حاشیه ها
کودکی محمد میرزاوندی
محمد میرزاوند در سال ۱۳۳۰ه.ش به دنیا آمد. در همان سنین پایین علاقه و استعداد خاص به ترانه و موسیقی در وجود او دیده میشد و همواره ترانههای خوانندگانی مثل غلامحسین بنان-مرضیه و دلکش را میشنید و آنها را در مغز و سینه خود فرو برده و زمزمه میکرد و میخواند.
تحصیلات محمد میرزاوندی
او تحصیلات دبستان را در دبستان پانزدهم بهمن گذراند و مقطی از دبیرستان را در مدرسه پهلوی «امام خمینی امروزی» گذراند. به دلیل علاقه او به رشته فنی وارد هنرستان شهر دورود شد و در رشته مکانیک در هنرستان دیپلم گرفت.
شغل محمد میرزاوندی
در سال ۱۳۵۵ و در دوران پهلوی با شرکت در آزمون استخدامی برای کار در اداره اطلاعات و جهانگردی استخدام شد.
پس از انقلاب محمد میرزاوندی
با پیروزی انقلاب و در اوایل انقلاب وارد گروههای موسیقی و سرود شد و فعالیت هنری خودش در این زمینه را شروع کرد. او علاقه ویژه به صدای محمدرضا شجریان دارد.
همکاری های محمد میرزاوندی
میرزاوند به گفته خودش از سال ۱۳۵۶ خوانندگی را به صورت غیر حرفهای آغاز کرد و مدتی نزد هنگامه اخوان کار کرد و استاد او در فراگیری ردیف موسیقی درویش رضا منظمی بود در آغاز کار مجموعه ای به نام ای رفیق را خواند در سالهای جنگ میان ایران و عراق تصنیفهایی همچون «تا نفس دارم میجنگم»، «سوار»، «کم بُو دیره»، «میمانم»، «دایه دایه وقته جنگه» و «شوق جبهه» را اجرا کرد. ترانه «دایه دایه وقت جنگه» بارها از طریق رادیو و تلویزیون دولتی ایران پخش شد.
سنگر رزم بسیج محمد میرزاوندی
یکی از ترانههای او به اسم سنگر رزم بسیج در مورد آزادسازی شهر خرمشهر از دست عراقی هاست.
بیماری محمد میرزاوندی
محمد میرزاوند در سال ۱۳۶۷ و در اثر سکته مغزی و عوارض آن که باعث ایجاد لکنت در گفتارش شد و نمیتوانست به درستی صحبت و تکلم کند از خوانندگی دور شد. میرزاوند بعد از سکته تا مدتها نمیتوانست صحبت کند و زبانش بهطور کامل بند آمده بود و بدنش بهطور کامل فلج شده بود اما با پیگیریها و معالجات که در کشورهای آلمان و انگلیس و فرانسه روی او صورت گرفت سلامت جسمی خودش را به مرور بهدستآورد اما در تکلم و صحبت کردن دچار مشکل شد و همین امر باعث شد توانایی خواندن را از دست دهد.
سبک خواندن محمد میرزاوندی
محمد میرزاوند بنیاگذار سبکی جدید در موسیقی لُری بود. او با بهرهگیری از دانش موسیقی و سبکی خاص در خواندن و صدایی دلنشین و حنجره ای قوی توانست تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی لُری را به اجرا گذارد.
اشعار ترانههای محمد میرزاوندی
کم بُو دیره
کم بُو دیره کم بُو دیره هَنی هم مِه جوونم مِه میتونم یه عمری هَنی واتو بَمونم
«نگو دیره من هنوز جوانم من میتونم یه عمری هنوز با تو زندگی کنم»
ای دلم که چنینه، سه کو پر آه و خینه بیا نرو بی تو داره اَفتاو عمرم می شینه
«این دلم رو نگاه کن که پر از آه و خونه تو بیا نرو که بدون تو آفتاب عمرم غروب میکنه»
کم بو دیره میهام تا نفس آخر بجنگم سی تقاص برارونم مِه چی زخمی پلنگم
«نگو دیر است من میخواهم تا آخرین نفس در سینه بجنگم و برای تقاص برادرانم مثل یک پلنگ زخمیم»
کم بو دیره وِلا تازه عروسم یه شو میهام وِجا لویات لویای خاکت ببوسم
«نگو دیر است من پیش تازه عروسم یک شب میخواهم به جای لبانت لبای آستان خاکت را ببوسم»
سنگر رزم بسیج
سنگر رزم بسیج سنگر آزادیه روز جنگ وا دشمنو سیمو روز شادیه
«سنگر رزم بسیج مثل سنگر آزادی است و روز جنگ با دشمنان برایمان روز شادی و نشاط است»
سنگر او دشمنو یک دِ یک بیه ویران دالکه افتخار کن تو وِ رزم دلیران
«سنگر دشمنان یک به یک ویران و نابود شده دایه تو به رزم و جنگ رزمندگان و دلیران افتخار کن»
وا قطار پُر دِ شنگ براره شیرم شو و روز جنگ میکنه او نَره شیرم
«با تفنگ پر از فشنگ و قطار به کمر بسته برادر شیرم شب و روز مثل یک شیر نَر جنگ و مبارزه میکند»
اِ خدا تو یاری به وِ وطنه مِه بعد دشمن زندگی چَنه قشنگه
«ای خدا تو به وطن من ایران یاری برسان چون بعد دشمن زندگی چقدر قشنگ و زیباست»
وا قطار پُر دِ شنگ براره شیرم شو و روز جنگ میکنه او نَره شیرم
«با تفنگ پر از فشنگ و قطار به کمر بسته برادر شیرم شب و روز مثل یک شیر نَر جنگ و مبارزه میکند»
دَسه حق یارش بوه زنده بمونه که دِ جونه دشمنش تقاص بَسونه
«دست حق خدا یار و یاورش باشد و زنده باشه که از دشمناش تقاص بگیرد»
تا نفس دارم میجنگم
ای خَبرن بورِتو سی دُشمنونم عشق ایران بَسته سر وِ ریشه جونم
«این خبر را برای دشمنانم ببرید که عشق میهنم ایران سرتا پای وجودم را فرا گرفته»
وا قطار پُر دِ شنگم تا نفس دارم میجنگم
«با تفنگ و قطار پُر از فشنگم تا نفس در سینه دارم میجنگم»
رِت بُوِت وِ دالکم شیرت حرومم اَر دِ جون دشمنو تقاص نَسونم
«برید به دایه ام بگویید که شیرت حرامم باشد اگر از دشمنان تقاص نگیرم»
وا قطار پُر دِ شنگم تا نفس دارم میجنگم
«با تفنگ و قطار پُر از فشنگم تا نفس در سینه دارم میجنگم»
اِ مسلسل تو دونی مِه دلم تنگه دشمنم شادی میکه یَه سی مِه ننگه
<<ای مسلسل تو خودت میدانی که دلم چقدر تنگ شده چون دشمنم شادی میکند و این برایم مایه ننگ است>>
فعالیت های هنری محمد میرزاوندی
آلبومها:
او در طی فعالیت خودش سه آلبوم سوار-تکسوار و تا نفس دارم میجنگم رو به جای نهاد.
آلبوم سوار که با آهنگسازی درویش رضا منظمی و تنظیم فریدون شهبازیان در سال ۶۶ روانه بازار شد آخرین آلبوم او بود آلبوم سوار در آن سالها با استقبال روبرو شد و یکی از پرفروشترین کاستها بود که دویست میلیون تومان فروش داشت.
آلبوم تا نفس دارم میجنگم در سال ۶۷ مقام نخست بخش فولکلوریک جشنواره موسیقی فجر را کسب کرد و او غائب بزرگ این جشنواره از آن سال به بعد بود و شهرام ناظری در آن سال مقام نخست بخش موسیقی ایرانی را کسب کرد.
عکس ها و تصاویر اینستاگرامی بیوگرافی محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
- عکس اینستاگرام محمد میرزاوندی
دیدگاه شما