بیوگرافی وینکو بگوویچ
بیوگرافی وینکو بگوویچ به همراه داستان زندگی شخصی و عکس های اینستاگرامی
وینکو بگویچ (به کروات: Vinko Begović) (زاده ۲ اکتبر ۱۹۴۸ – اسپلیت) بازیکن سابق و مربی اهل کرواسی است.
زندگینامه وینکو بگوویچ
فعالیت ورزشی
وی سابقه سرمربیگری در تیمهای فولاد خوزستان، پرسپولیس، الوصل، پگاه گیلان، تیم ملی فوتبال امید ایران، پاس همدان و آلومینیوم هرمزگان را دارد. بگویچ در ابتدای سال ۲۰۱۳ دستیار یحیی گل محمدی در پرسپولیس تهران شد. او در تیر ماه ۱۳۹۴ سرمربیگری تیم صنعت مس کرمان را برعهده گرفت.
مربیگری در پرسپولیس و رقص شال
خب پرسپولیس بعد از علی پروین به من رسید.
او در پرسپولیس بازیکن بزرگی بود و زمانی که به من پیشنهاد شد او به عنوان مدیرفنی در تیم حضور داشته باشد، من موافقت کردم. من با او هیچ مشکلی نداشتم اما بعد از حضور در کادر فنی، ما دیگر نتیجه گرفتیم. ابتدای بازی با پگاه گیلان همه هواداران پرسپولیس پروین را تشویق میکردند. برای من عادی بود چرا که او سرمربی قبلی تیم بود. گل نخست را زدیم، همه پروین را تشویق کردند. گل دوم را زدیم، باز هم همه پروین را تشویق کردند. گل سوم و چهارم را زدیم و باز هم علی پروین تشویق شد. سر گل پنجم هم این اتفاق تکرار شد.
بعد از گل ششم بود که هواداران پرسپولیس من را تشویق کردند. بعد از آن بود که با شال پرسپولیس آن حرکات را انجام دادم و هنوز هم آن شال را دارم. یادگاری ارزشمندی بود.
پرسپولیس در فصل گذشته واقعا فوتبال بسیار شناوری را ارائه میداد. آنها واقعا زیبا بازی میکردند. این همان تیمی بود که من را یاد پرسپولیس دوران خودم میانداخت. در میان تیمهای دیگر لیگ هم میتوانم از استقلال و فولاد خوزستان صحبت کنم. آنها هم در مقاطعی از چند فصل اخیر بیشباهت به پرسپولیس من نبودند.
فعالیت در لیگ یک
من در این سالها حرفهای زیادی شنیدهام. اما شخصیت و شاید ویژگی من این باشد که اصلا کاری با این مسائل ندارم. اما نمیتوانم بگویم چنین اتفاقاتی را دیدهام. اما به هر حال همانطور که گفتید لیگ یک هست و اتفاقاتی در آن رخ میدهد. برای مثال اگر شما ساعت مچی من را بدزدید و من این اتفاق را نبینم، چگونه میتوانم ثابت کنم شما این ساعت مچی را برداشتید؟
من با این حواشی کاری ندارم و همیشه کار خودم را انجام میدهم. اما خب قبلا هم به شما گفتم، گذشتهها، گذشته است. شما نمیتوانید گذشته را تغییر دهید اما آینده را میتوان ساخت. من درباره تبانی در لیگ یک شنیدهام اما وقتی چیزی برای اثبات آن وجود ندارد، بهتر است درباره آن صحبتی نکنیم. من میتوانم خیلی راحت خیلیها را به تبانی متهم کنم اما چیزی برای اثبات این اتهامها ندارم. سند قابل اثباتی نداریم. در ابتدا باید به قوانین این کشور احترام بگذاریم و در ادامه کار درست خودمان را انجام بدهیم. همه ما افرادی ورزشی هستیم.
رفاقت با برانکو !
اگر این حرف شما حقیقت داشته باشد، اگر این بازیکنها کیفیت نداشتند و فقط به خاطر دوستی من و برانکو به تیم ملی دعوت میشدند، پس چرا پس از جدایی من از فولاد باز هم به تیم ملی دعوت شدند؟ همه این بازیکنان بعد از رفتن برانکو هم در تیم ملی بودند. آن فصل ما بازیکنان باکیفیتی داشتیم.
نتایج ارزشمندی گرفتند و این حرف من را ثابت میکند.
به طلایی که آنها در بوسان گرفتند، فکر کنید.
اگر یحیی آن پنالتی چیپ را نمیزد، شاید آن نسل قهرمان جام ملتهای آسیا هم میشد. آن تیم به جام جهانی هم رفت. قبل از برانکو، مایلی کهن و شاهرخی هم در تیم ملی بودند. آنها هم این بازیکنان را به تیم ملی دعوت کرده بودند. اگر یک سرمربی واقعا در کارش جدی باشد، اگر بازیکنی را دعوت کند که لیاقت پوشیدن پیراهن تیم ملی را ندارد، خودش را زیر سوال برده است. برانکو انتخابهای خوبی داشت که آن بازیکنان را انتخاب کرد.
دیدگاه شما