بیوگرافی مجید جعفری
بیوگرافی مجید جعفری به همراه داستان زندگی شخصی و عکس های اینستاگرامی
مجید جعفری متولد ۳ خرداد ۱۳۳۴ در شیراز، بازیگر است. فارغ التحصیل لیسانس بازیگری از دانشگاه هنر و فوق لیسانس رشته مدیرت فرهنگی از دانشگاه فارابی می باشد که از تئاتر شروع و با سینما و تلویزیون ادامه داد.
زندگینامه مجید جعفری
فعالیت هنری
اولین بار در سال ۱۳۴۳ وقتی پسری ۹ ساله و از تماشاگران تعزیه بود
بعد از بیمار شدن کودک بازیگری آن تعذیه در نقش مسلم، به جای وی رفت و ایفای نقش کرد.
به این ترتیب او سال های سال در نقش یکی از طفلان مسلم بازی می کرد.
از دبیرستان تا تهران
بعد از تجربه غنی بازیگری در تعذیه خوانی از دبیرستان حیات شیراز فعالیت اش را با تشکیل گروه نمایش با همکلاسی های خود از جمله امین تارخ و حبیب دهقان نسب جدی تر ادامه داد.
بعدها این گروه جدا شد و هر کدام در قالب رهبر گروه خود را ایجاد کردند تا اینکه برای ادامه تحصیلات عالی به تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران رفت.
بازیگری و مشاغل
در سال ۱۳۵۸ وقتی ۲۴ ساله بود رئیس اداره برنامه هایش نمایش شد و از سال ۶۴ همزمان با فعالیت های بازیگری در تئاتر تا سال ۱۳۷۷ رئیس تئاتر شهر بود
ایشان سال ۱۳۷۵ با سریال تا روشنایی وارد بازیگری در جلوی دوربین شد سپس از سال ۷۸ در فیلم تلویزیونی پایی برای پرواز به کارگردانی جواد افشار ایفای نقش کرد
در کنار بازیگری مدتی دستیار کارگردانی بود و در سال ۱۳۷۶ هم در نمایش رادیویی خاطرات اسکاپن حضور داشت
تدریس و داوری
بعد از افول کاری بعنوان مدرس اعزامی تئاتر از سوی مرکز هنرهای نمایشی از سال ۸۲ شروع به فعالیت کرد سپس در جشنواره های مختلف استانی هم بعنوان داور حضور داشت
ازدواج و طلاق
آقای مجید جعفری سالها پیش با همکار خود در عرصه بازیگری خانم اکرم محمدی ازدواج کرد که ثمره آن یک دختر می باشد، در نهایت این زندگی به طلاق ختم شد
شهرت بازیگری و کارگردانی
بیشتر شهرت آقای جعفری بازی در سریال نیمه پنهان ماه سال ۱۳۷۳ در نقش جلال می باشد که خود نیز بعنوان کارگردان هنری در ساخت آن فعال بود
ترجیحم تلویزیون است
در حال حاضر تئاتر ما دچار بحران است و به دلیل همین بحران مدیریت در تئاتر، بیشتر دوست دارم در حوزه تلویزیون و سریال سازی فعالیت کنم
فضا برای کار آماده نیست
هنوز هم طرح برای کارگردانی دارم و دوست داریم کار کنیم اما هر بار اتفاقی می افتد که توی ذوق آدم می خورد، کسر شان خود می دانم برای کار التماس کنم
فضا برای کار آماده نیست، دلم هم نمی خواهد به این و آن متوسل بشوم
دیدگاه شما