بیوگرافی والدیر ویرا

بیوگرافی والدیر ویرا به همراه داستان زندگی شخصی و عکس های اینستاگرامی
والدیر ویرا (زاده ۱۱ ژوئیه ۱۹۴۴ در ماریلیا، ایالت سائوپائولو، برزیل) مربی برزیلی فوتبال است.
زندگینامه والدیر ویرا
فعالیت ورزشی
معروفیت او در ایران به خاطر مربی گری تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم ملی فوتبال استرالیا بود که منجر به صعود تیم ایران به جام جهانی فرانسه در سال ۱۹۹۸ شد.
حضور در ایران از زبان ویرا
من در وهله اول درباره كشورتان میگویم. این پیشنهاد برایم قدری بزرگ بود كه اصلاً تردید نكردم و آمدم. بعد هم كه آمدم و قرار شد كنار تیم بزرگسالانتان باشم، برای خودم و همسرم یك افتخار بزرگ بود كه با تیم مستعد شما همكاری كنم. اریكا آن روزها همه جا كنارم بود. او در آنالیز حریفان، برنامهریزی كارهای تاكتیكی و تكنیكی و… همه جا كنارم بود و هر دوی ما هنوز با افتخار از آن دوره یكماهه یاد میكنیم. البته ما این باور را داشتیم كه تیم را میتوانیم موفق كنیم.
من در آن روزها به كمك همسرم تصمیم میگرفتم و او همكارم بود. ما قبل از بازی با ژاپن در مالزی تیم خستهای داشتیم كه داغون بودند. بیش از ۳۰ ساعت پرواز و آن شرایط روحی بههم ریخته. وقتی رسیدیم به مالزی، یك روز قبل از بازی دو بازیكن تیمم با هم دعوا كردند. من نمیفهمیدم این دو به هم چه میگویند چون زبانتان را بلد نبودم ولی از قبل انتظار چنین درگیریهایی را داشتم.
بچهها را آوردم به اتاقم و با آنها حرف زدم.
گفتم دركتان میكنم. استرس دارید، خستهاید و فشار روانی زیادی رویتان است. باید بجنگید اما نه با هم. اگر میخواهید دعوا كنید با من درگیر شوید نه با همدیگر. حرفهایم طوری رویشان اثر گذاشت كه همان جا با هم دست دادند و آشتی كردند درحالی كه اصلاً قصدم آشتی دادن این دو بازیكن نبود. من قبل از مربیگری در ایران در كشورهای زیادی مثل برزیل، ونزوئلا و كارستاریكا كار كرده بودم. آنها مردمان خشنی هستند كه دعوا میكنند اما ایرانیها شرایط روحی متفاوتی داشتند. ایرانیها قلبهای بزرگی دارند، به هم تند میشوند اما ته دلشان چیزی نیست. ایرانیها با قلبشان با همه چیز برخورد میكنند و اهل دعوا نیستند.
اما نكته سوم، شب قبل از بازی ایران و استرالیا در تهران. ما در هتل آزادی بودیم. قبل از بازی بازیكنی داشتم كه اروپا بازی میكرد، عنواندار آسیا بود. او دیرتر از همه خودش را به تیم رساند و شب قبل از بازی از من خواست اردو را ترك كند. او میخواست كنار فرزندش باشد.
من به او گفتم خودت چه فكری میكنی؟ به نظرت درست است كه اردو را ترك كنی؟ اگر تو این كار را بكنی، به بقیه تیم چه باید بگویم؟ اگر باقی تیم میخواستند بروند چه كار باید میكردم. او گفت خودش باقی بازیكنان را راضی میكند. قرار شد برود و دو بازیكن دیگر تیم را بیاورد تا در این باره حرف بزنیم. حرفهایمان را علیرضا منصوریان ترجمه میكرد. او شاهد بود. آن بازیكن رفت كه دو همتیمیاش را بیاورد. او رفت و كسی را هم نیاورد. سالها از آن اتفاق گذشته. من هنوز نمیدانم كه این بازیكن شب را در هتل ماند یا نه! ولی من همیشه اعتقادم این بود كه با تیمت باید مثل خانواده باشی.
عکس های اینستاگرامی بیوگرافی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
- عکس های اینستاگرامی والدیر ویرا
دیدگاه شما